تاکنون صاحبنظران سنجه های مختلفی برای اندازه گیری ریسک معرفی کرده اند که هر یک به جنبه ای از مقوله عدم اطمینان اشاره دارد و بعضا مکمل یکدیگرند. معیارهای اندازه گیری ریسک اول بار با مطالعه شاخص های پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت.
تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی[1] در سال 1983، دیرش[2] را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسی های مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب[3] به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. در سال 1952، مارکویتز[4] با ارایه مدلی کمی جهت انتخاب سبد داراییها، برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده مدنظر قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان سنجه ریسک در نظر گرفت. شاگرد او ویلیام شارپ[5]، شاخص بتا را برای اندازه گیری تغییرات نسبی ارزش هر سهم در قبال تغییرات نسبی ارزش بازار با معرفی خط مشخصات[6] ارایه کرد. وی با طراحی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدیریت علمی سبد دارایی را پایه گذاری نمود.
بعد از دهه 1970 و افزایش روزافزون ریسک در جنبه های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به اندازه گیری و مدیریت ریسک جلب شد. در این دوران، کنترل ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و نرخهای بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک[7]، ملاک ارزیابی قرار گرفت.
برخی نظریه های قدیمی که به علت زمانبر بودن و پیچیدگی های محاسباتی کنار گذاشته شده بود، همزمان با پیدایش ابررایانه ها مجددا مطرح شد. ریسک نامطلوب[8] از جمله این نظریه ها بود که قبلا توسط پیشگامان علم مالی مطرح شده بود و در سال 1996 جانی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی در آن مورد انجام گرفت که چالشهای آن هنوز ادامه دارد.
در سال 1993، موسسه جی. پی. مورگان[9] مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه میکرد، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن افزوده شد. به دنبال آن، روشهای محاسباتی پیچیده ای همانند فرآیندهای تصادفی[10] و شبیه سازی برای افزایش دقت مدلهای این سنجه توسعه یافت.
با توجه به تاریخچه تحقیقات و تلاشهای به عمل آمده در جهت اندازه گیری ریسک و پیشرفتهایی که در هر دوره به وقوع پیوسته است، می توان دسته بندی زیر را از سنجه های ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه گیری ریسک استوار است:
سنجه های نوسان[11]: این سنجه ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه گیری میکند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجه ها هستند.
سنجه های حساسیت[12]: موضوع اندازه گیری این سنجه ها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجه هاست.
سنجه های ریسک نامطلوب[13]: این سنجه ها برعکس سنجه های نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می کنند. نیم واریانس، نیم بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجه ها هستند.
سنجه های ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروهها شامل نیم سنجه های ریسک و سنجه های ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجه های ریسک مبتنی بر صدک است.
[1] . Macaulay
[2] . Duration
[3] . Convexity
[4] . Markowitz
[5] . William Sharpe
[6] . Characteristic Line
[7] . Risk- adjusted Returns
[8] . Downside Risk
[9] . J. P. Morgan
[10] . Stochastic Processes
[11] . Volatility Measures
[12] . Sensitivity Measures
[13] . Downside Risk Measures
برگرفته از: وبلاگ آقای ناصر صنوبر